صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 197560
تعداد نوشته ها : 118
تعداد نظرات : 8
سايت مراجع تقليد

 آيت الله جواد تبريزي (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله محمد تقی بهجت (رحمة الله علیه‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله نوري همداني (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله  سید صادق شیرازی (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله لطف الله صافي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله ناصر مکارم شيرازي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله فاضل لنکرانی (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله سيد علي سيستاني (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله وحيد خراساني (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جوادي آملي (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جعفر سبحاني (مد ظله العالي)

جهت دريافت كد لوگوي مراجع كليك كنيد
00 پایگاه فرهنگی ، مذهبی شیعه ها - لوگوهای حمایتی
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

مقدمه:

بخش قبلي اين نوشتار به دلالت روايات اسلامي و ديني بر جريان شناسي ماجرايي به نام دجال اختصاص يافت. مساله دجال  به عنوان يك سنبل خاص گمانه زنيهاي گوناكوني را در اديان توحيدي و روايات اسلامي در پي داشته و هر از گاهي بر اساس مقتضيات و شرايط سياسي و اجتماعي معاصر اين گمانه زنيها به روز شده و با تأويلات گوناگوني همراه مي شود، هر چند كه برخي از اين تأويلات را اگر با جريان شناسي تاريخي اديان توحيدي و مبارزه طواغيت با نهضت انبياء تفسير كنيم ، به نقاط مشتركي پيرامون دجال و يا جريان دجالها در تاريخ نزديك مي شويم كه نوك پيكان حمله  توطئه آميز خويش را متوجه انبياء و نهضت توحيدي آنان كرده بودند. اين قبيل نگرشهاي تاريخي نقش ادامه دار جريانات الحادي و دنيامدار، به خصوص قوميت يهود و بني اسرائيل را بيش از پيش جلوه گر ساخته و برخي از فرضيه ها را در مورد دجال و نقش اين قوميت در خروج وي تقويت مي كند. با اين همه به دليل ضيق وقت، مجال طرح و بررسي اين فرضيه را به فرصتي ديگر واگذار نموده و به شناخت شناسي و بافت ماهيتي دجال در روايات اسلامي خواهيم پرداخت.  

 

د: وصف دجال به زبان نمادين

هنگامي كه سخن از «دجّال» به ميان مي آيد، معمولا طبق يك سابقه ذهني عاميانه، فقط ذهنها متوجّه شخص معيّن يك چشمي مي شود كه با جثّه افسانه اي و مركب افسانه اي تر، با برنامه اي مخصوص به خود پيش از آن انقلاب بزرگ مهدي(عج) ظهور خواهد كرد. ولي آنچه كه مسلم است اطلاق دجال به يك فرد خاص نبوده است، چرا كه انذارها و هشدارهايي كه انبياء پيشين نسبت به دجال ارائه مي دادند حكايت از جرياني است كه در صدد تحريف  دين و گمراهي مردم بر مي آيد و ممكن است اين مفهوم، افراد متعددي در تاريخ را در طول تاريخ و حتي امتهاي قبل از اسلام در بر گيرد. در حديث معروفي كه از صحيح «ترمذي» نقل شده مي خوانيم كه پيامبر(صلي الله عليه و آله) فرمودند:

«انه لم يكن نبي بعد نوح الا انذر قومه الدجال و اني انذر كموه؛ هر پيامبري بعد از نوح قوم خود را از فتنه دجال برحذر داشت، من نيز شما را بر حذر مي دارم!» (1)

مسلّماً انبياي پيشين به مردم عصر خود نسبت به فتنه دجّالي كه در آخر زمان آشكار مي شود و هزاران سال با آنها فاصله دارد هشدار نمي دادند. هر چند كه شايد تكيه بر زمان حضرت نوح عليه السلام، براي اشاره به دورترين سرگذشت تاريخي نهضت انبياء بوده و يا اينكه عدم وجود دجّالها در زمانهاي پيش از نوح به سبب اين باشد كه نخستين آئين و شريعت را  حضرت نوح آورد و دجالهايي به مقابله با شريعت الهي پرداختند .

اصبغ بن نباته مي گويد: از حضرت اميرالمؤمنين عليه السّلام شنيدم كه مي فرمودند:

«قبل از قيام قائم سالهاي پر از خدعه اي است. در اين سالها (پيش از قيام) راستگويان به نام دروغگو معرفي مي شوند و دروغگويان به عنوان راستگو. در اين سالها «ماحل»تقرب پيدا مي كند و «رويبضه» سخن مي گويد. اصبغ مي گويد: عرض كردم «ماحل»و «رويبضه» چيست؟ فرمودند: مگر قرآن را نخوانده اي كه مي فرمايد:«و هو شديد المحال»؟ قال يريد المكر - فرمودند: منظور از «ماحل» آدم مكاري است كه به وسيله مكر زياد مردم را به خود متوجه مي كند.» (2)

و اما معني «رويبضه». اگر چه در اين حديث پاسخ معناي آن افتاده ولي در جاي ديگر از رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و آله نقل شده است كه «الرويبضة الرجل التافه ينطق في امر العامة» يعني مرد حقير و بي شخصيتي كه در امر عامه مردم دخالت مي كند و سخن مي گويد.

در مورد اصل دجال، صرف نظر از ويژگيهاي او، دو احتمال اصلي وجود دارد:

الف: اينكه دجال نام معيني براي شخصي عجيب و خارق العاد ه است كه داراي نيروهاي متعدد مافوق طبيعي مي باشد، كه اين احتمال بعيد به نظر مي رسد.

ب: دجال، نام شخص معيّني نيست. هر كسي كه با ادعاهاي پوچ و بي اساس و با توسل به حيله گري و نيرنگ، در صدد فريبِ مردم باشد، دجال است. بر اين اساس، (دجال) ها خواهند بود. اين كه در روايات از (دجال) هاي فراوان سخن به ميان آمده اين احتمال را تقويت مي كند. پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد:

(لاتقوم الساعة حتي يخرج المهدي من ولدي، ولايخرج المهدي حتي يخرج ستّون كذّاباً كلهم يقول:(انا نبي).(3)

قيامت، بر پا نمي شود، تا وقتي كه مهدي(عج) از فرزندانم قيام كند و مهدي(عج) قيام نمي كند، تا وقتي كه شصت دروغگو خروج كنند و هر كدام بگويد: من پيامبرم.

(در روايات، از اين (دجال) ها و دروغگويان فراوان نام برده شده است. در برخي، دوازده و در برخي سي، شصت و هفتاد دجال آمده است‏.(4) از ميان اين (دجال) ها، فردي كه در دروغگويي و حيله گري و مردم فريبي سرآمد همه دجالان و فتنه او از همه بزرگتر است، نشانه ظهور مهدي(عج) و يا بر پائي قيامت است. بر اين اساس، بايد گفت: ما دو نوع دجال داريم: يكي همان دجال حقيقي و واقعي است كه پس از همه(دجال) ها مي آيد و ديگري گروهي شياد و دروغگويند كه دست به فريبكاري و تحميق و گمراهي مردم مي زنند.

پيامبر اكرم (صلي الله عليه و آله) مي فرمايد:

(يكون قبل خروج الدجال نيف علي سبعين دجالاً)(5)؛ پيش از خروج دجال، بيش از هفتاد دجال خروج خواهد كرد.

يا مي فرمايد:

(ان بين يدي الساعة الدجال وبين يد الدجال كذّابون ثلاثون او اكثر)(6)؛ پيشاپيش برپائي قيامت، خروج دجال است و پيش از دجال، سي درغگو، يا بيشتر خواهند بود.

يا مي فرمايد:

(تكون امام الدجال ستون خداعة...) (7)؛ پيش از خروج دجال، شصت نيرنگ خواهد بود.

با توجه به معناي لغوي دجال و نيز فراواني آنان در روايات، فرد خاصي منظور نيست، بلكه هر آدم حقه باز دروغگويي كه با فريفتن مردم، به فتنه انگيزي بپردازد، دجال است، منتهي ممكن است يكي از آنان كه تبلور اين صفات در وي، از همه بيشتر است، نشانه ظهور باشد.

در حقيقت داستان دجال، بيانگر اين واقعيت است كه در آستانه هر انقلابي، افراد فريبكار و منافق، كه معتقد به نظامهاي پوشالي گذشته و پاسدار سنتهاي و ضدارزش هايند، براي نگهداشتن فرهنگ و نظام جاهلي گذشته، همه تلاش خود را به كار مي گيرند و با سوء استفاده از زمينه هاي فكري و اجتماعي و احساسات مردم، دست به تزوير و حيله گري مي زنند، تا مردم را نسبت به اصالت و تحقق انقلاب و استواري رهبران آن، دلسرد و دو دل كنند و در نهايت با شيطنت، آنان را به كژ راهه برند.

پس، حركت مزوّرانه (دجال) ها، همواره بزرگترين خطري است كه به ثمر رسيدن انقلاب را تهديد مي كند و تنها هوشياري مردم و شناخت بموقع است كه مي تواند توطئه ها را خنثي كند.

 

پي نوشتها:

1-  صحيح ترمذي باب ما جاء به دجال –ص240

2-  غيبت نعماني ص 278

3-  ارشاد، ج‏2ص 371؛ سنن ابي داود، ج‏4ص 121.

4-  بحارالأنوار، ج‏52ص 209؛ كنزالعمال، ج‏14ص  200- 198

5-  كنزالعمال، ج14ص‏200

6-  همان

7-  همان ص231.

سيد حامد حسيني

بخش مهدويت تبيان

 


دسته ها : متفرقه
1391/2/17 19
X