صفحه ها
دسته
آمار وبلاگ
تعداد بازدید : 197606
تعداد نوشته ها : 118
تعداد نظرات : 8
سايت مراجع تقليد

 آيت الله جواد تبريزي (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله محمد تقی بهجت (رحمة الله علیه‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله نوري همداني (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله  سید صادق شیرازی (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله لطف الله صافي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله ناصر مکارم شيرازي (مد ظله العالي‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله فاضل لنکرانی (رحمة الله علیه)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله سيد علي سيستاني (مد ظله العالي)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله وحيد خراساني (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جوادي آملي (مد ظله العالي ‌)
اااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
 آيت الله جعفر سبحاني (مد ظله العالي)

جهت دريافت كد لوگوي مراجع كليك كنيد
00 پایگاه فرهنگی ، مذهبی شیعه ها - لوگوهای حمایتی
Rss
طراح قالب
موسسه تبیان

حضرت امام علي النقي عليه السلام در سال 214 هجري قمري و ظاهرا در مدينه به دنيا آمده اند. آن بزرگوار در سن شش سالگي و پس از شهادت پدرشان امام جواد (220 ه ) به امامت رسيدند و تا سال 254 ه – و به مدت 34 سال – عهده دار اين منصب سترگ الهي بودند.


مادر ايشان بنابر مشهور سمانه نام دارد. از امام، چهار پسر و يك دختر باقي ماندند: امام حسن عسكري، حسين ، محمد و جعفر - معروف به كذاب – و عَليّه. فعلا به اين چند سطر درباره حيات شخصي ايشان بسنده مي كنم.

حكّام زمانه امام دهم

امام هادي در طول دوران امامتشان با 6 نفر از خلفاء عباسي معاصر بودند: معتصم عباسي (م 227 ه ) واثق(م 232 ه ) متوكل(م 247 ه ) منتصر (م 248 ه ) مستعين(م 251 ه ) معتز (م 255 ه ) كه در اين ميان دوران متوكل عباسي هم به لحاظ طول زمان و هم به لحاظ ثبات حكومت عباسي داراي جايگاه خاصي است.

مي دانيم كه متوكل دشمني خاصي با اهل بيت عليهم السلام داشته است و به ويژه نسبت به اميرالمومنين بي ادبي مي كرده است. اساسا تبعيد امام هادي عليه السلام از مدينه به سامرا و تحت نظر قراردادن ايشان در آن جا از اقدامات متوكل براي كنترل حضرت قلمداد ميشود. شواهد بسياري بر اين مدعي است، از جمله تصريح سبط ابن جوزي بر اين مطلب. او از قول دانشمندان تاريخ نقل مي كند كه متوكل به يحيي بن هرثمة گفت: ( اذهب الي المدينة و انظر في حاله و اشخصه الينا ).

تاريخ انتقال حضرت سال243 بوده است و همانگونه كه شيخ مفيد تصريح فرموده ده سال و چند ماه در اقامت جبري به سر مي بردند. (هر چند سبط ابن جوزي آن را 20 سال و 9 ماه ذكر كرده است. )

 
پايگاه اجتماعي امام

مكانت و منزلت معنوي حضرت در جامعه را مي توان از داستاني كه جناب كليني در كافي شريف روايت كرده است فهميد. خلاصه آن چنين است كه :

« متوكل در اثر يك بيماري در آستان مرگ قرارگرفته بود. با توصيه پزشكي ايشان (امام هادي عليه السلام)، مشكل متوكل برطرف مي شود و مادرش مبلغ ده هزار دينار به حضرت تقديم مي كند.»

از اينجا معلوم مي شود كه منزلت ايشان حتي در بين نزديكان خليفه نيز روشن بوده است. دنباله قضيه هم جالب و در عين حال تلخ است:

«بعد از چند روز، فردي در نزد متوكل سعايت (و سخن چيني) امام را مي كند و مدعي مي شود كه حضرت اموال و اسلحه جمع كرده است. متوكل دستور بازرسي شبانه منزل امام را صادر مي كنند و اموال را توقيف كرده و مي برند اما بعد معلوم مي شود كه اين اموال را مادر خليفه فرستاده بوده است و مشكل برطرف مي شود. هنگامي كه مامور بازرسي براي عذر خواهي خدمت امام بر مي گردد ايشان اين آيه را خواندند.(سيعلم الذين ظلموا ايّ منقلب ينقلبون)

قضيه ديگري در اين زمينه وجود دارد كه نشان دهنده ارج مظلوميت آن حضرت است. مسعودي در مروج الذهب نقل مي كند كه در مورد ديگري از امام نزد متوكل بدگوئي مي كنند. او جماعتي از تركها را مامور كرد امام را بازداشت كنند. آنان شبانه به منزل حضرت ريختند و امام را در حاليكه مشغول تلاوت قرآن بود دستگير كرده نزد خليفه آوردند. مجلس شراب بود و متوكل جام شرابي در دست داشت. حضرت را احترام كرد و در كنار خود نشاند و با كمال وقاحت به ايشان مشروب تعارف كرد. امام فرمود بخدا قسم هرگز با گوشت و خون من تا كنون مشروبي مخلوط نشده است. متوكل از امام در خواست خواندن شعر كرد اما امام با خواندن چند بيت شعر آموزنده درباره مرگ از فرصت استفاده كرده و مجلس معصيت را به مجلس تذكر تبديل نمودند.


از آنجا كه ترجمه اشعار حضرت سبب طولاني شدن نوشتار مي شود از ذكران آن صرف نظر نموديم.

در هر صورت بي ترديد بخش زيادي از امامت حضرت هادي عليه السلام در شرايط نامناسبي سپري شده است و امام نمي توانستند آزادانه به فعاليتهاي علمي و تربيتي خود بپردازند.

 
دور امّا نزديك

با اينكه امام هادي عليه السلام در بخش مهمي از زندگاني خود از حضور در جمع شيعيان و ارادتمندان دور بودند اما با استفاده از دو راه ارتباط خويش را با آنها حفظ كردند:

راه اول : از طريق وكلاي خود با شيعيان ارتباط داشتند:

اساسا با گسترش تشيع از زمان امام صادق عليه السلام شبكه وكالت هم توسط ائمه اطهار مورد توجه قرار مي گيرد و شيعيان مناطق دوردست بوسيله نوّاب و وكلا با ائمه ارتباط پيدا مي كردند.
امام هادي عليه السلام هم در همين راستا اين روش را ادامه دادند. ايوب بن نوح، جعفر بن سهيل صيقل، علي بن جعفر هماني ، فارس بن حاتم قزويني ، علي بن ريان بن صلت قمي، علي بن حسين بن عبد ربه ، ابو علي بن راشد، علي بن مهزيار اهوازي ابراهيم بن مهزيار اهوازي، ابراهيم بن محمد بن همداني، محمد بن فرح، خيران احمد بن اسحاق قمي و از همه مهمتر عثمان بن سعيد عمري اسامي 14 وكيل امام است كه در اختيار داريم.

شرح بيشتر سازمان وكالت را به خواست خدا در جاي ديگر خواهيم داد.

راه دوم : از راه مكاتبه و نامه نگاري با ارادتمندان:

آنگونه كه مرحوم آية الله ميانجي در كتاب ارزنده مكاتيب الائمة جستجو كرده اند از آن حضرت 266 نامه در موضوعات مختلف به دست ما رسيده است.

 
ميراثي گرانسنگ

علاوه بر نامه هاي ياد شده احاديث منقول از آن امام همام بخش ديگري از ميراث حضرت را براي ما به يادگار گذاشته اند كه يكي از مهمترين و معروفترين آنها زيارت جامعه كبيره است. جناب شيخ صدوق در كتاب من لايحضره الفقيه اين زيارت عالي قدر را از آنحضرت روايت كرده اند.

زيارت جامعه يك دوره امام شناسي شيعي را به صورت روشن مطرح نموده است و اگرچه از نظر اعتبار سند محل بحث واقع شده لكن از جمله مواردي است كه در اثر قوت متن اعتبار و ارزش بالائي را در ميان بزرگان ما پيدا نموده است و آنها متن حديث را دليل بر صدور آن مي دانند.

اميد است كه خوانندگان محترم توفيق قرائت و مطالعه اين زيارت شريف را كه در كتب مختلفي ذكر شده است از دست ندهند و از مضامين آن بيشترين بهره را ببرند.

زندگينامه حضرت هادي

حضرت امام علي بن محمد الهادي عليه السلام در نيمه ذيحجه سال 212 هجري در "صريا "، منطقه اي واقع در 6 كيلومتري مدينه متولد شد. نام مبارك ايشان "علي"، كنيه اش "ابوالحسن" و القاب آن بزرگوار : نجيب، مرتضي، هادي، نقي، عالم، فقيه، امين، مؤتمن، طيب  و عسكري مي باشد كه مشهورتر از همه "هادي" و "نقي" است.

پدر گرامي آن حضرت، امام جواد عليه السلام و مادر ايشان بانوي گرانقدر و با فضيلتي به نام "سمانه مغربيه" است. محمد بن فرج مي گويد:

"ابوجعفر ، محمد بن علي عليه السلام مرا خواست و فرمود: كارواني از را ه مي رسد كه برده فروشي در ميان آن است و كنيزاني همراه خود دارد.  سپس هفتاد دينار به من داد و امر كرد با آن كنيزي را با مشخصاتي كه داد، بخرم. من ماموريت را انجام دادم. اين كنيز همان مادر امام هادي عليه السلام است.

قدر و منزلت اين بانوي گرامي بدان پايه بود كه امام هادي عليه السلام درباره اش فرمود : «مادرم عارف به حق من و اهل بهشت است. شيطان سركش به او نزديك نمي شود، خداوند حافظ و نگهبان اوست و او در زمره مادران صديق و صالحان قرار دارد.» (1)



عبادت امام


امام هادي عليه السلام شب هنگام به پروردگارش روي مي آورد و شب را با حالت خضوع به ركوع و سجده سپري مي كرد و بين پيشاني نوراني اش و زمين، جز سنگ ريزه و خاك حايلي وجود نداشت. پارسايي و انس با پروردگار، آن چنان نمودي در زندگي امام داشت كه در مقام بيان برجستگي و صفات والاي آن گرامي به ذكر اين ويژگي پرداخته اند.

ابن كثير مي نويسد: او عابدي  وارسته و زاهد بود. ايشان كمر همت به عبادت بسته، فقيه و پيشوا بود.

ابن عباد حنبلي نيز مي گويد: كان فقيها، اماماً ، متعبدا. (2)

اخلاق حسنه امام

پيشوايان معصوم عليهم السلام انسانهاي كامل و برگزيده اي هستند كه به عنوان الگوهاي رفتاري هدايت جامعه را به سوي خداوند عهده دار شده اند.
گفتار و منش امامان عليهم السلام، ترسيم "حيات طيبه" انساني و وجودشان تبلور تمامي ارزشهاي الهي است.

نمونه تعبيرامام هادي عليه السلام  در زيارت جامعه كبيره *
معدن رحمت، گنجينه داران دانش، نهايت بردباري و حلم، بنيانهاي كرامت، خلاصه و برگزيده پيامبران، پيشوايان هدايت، چراغهاي تاريكي، پرچمهاي پرهيزكاري، نمونه هاي برتر و حجت هاي خدا بر جهانيان هستند.

امام هادي عليه السلام همچون نياكان خود در برابر ناملايمات بردبار بود و تا جايي كه مصلحت اسلام ايجاب مي كرد با دشمنان حق و ناسزا گويان و اهانت كنندگان به ساحت مقدس آن حضرت، با بردباري برخورد مي كرد. "بريحه" عباسي - كه از سوي دستگاه خلافت به سمت امام جماعت مكه و مدينه منصوب شده بود- از امام هادي عليه السلام نزد متوكل شكايت كرد و براي او نوشت: اگر خواهان حفظ مكه و مدينه هستي ، "علي بن محمد" را از اين دو شهر بيرون كن زيرا او مردم را به سوي خود خوانده و گروه زيادي از او پيروي كرده اند.

متوكل امام را از كنار حرم رسول خدا صلي الله عليه و آله تبعيد نمود. هنگامي كه امام از مدينه به سمت سامرا در حركت بود، بريحه نيز  همراه ايشان بود. در بين راه بريحه به امام گفت: تو خود مي داني كه عامل تبعيد تو من بودم. سوگند مي خورم كه چنانچه شكايت مرا نزد خليفه ببري، تمام درختانت را در مدينه آتش مي زنم، خدمتكارانت را مي كُشم و چشمه هاي مزارعت  را كور  مي كنم. بدان كه اين كارها را خواهم كرد. امام عليه السلام در جواب فرمود:

«نزديك ترين راه براي شكايت از تو اين بود كه ديشب شكايت تو را نزد خدا بردم و من اين شكايت را كه بر خدا عرضه كردم نزد غير او، از بندگانش نخواهم برد» بريحه چون اين سخن را از امام شنيد، به دامن آن حضرت افتاد،  تضرع كرد و از ايشان تقاضاي بخشش نمود. امام فرمود: تو را بخشيدم. (3)

امام عليه السلام در بيان ديگران


امام هادي عليه السلام پيوسته تحت نظر حكومتهاي جور بود و سعي مي شد كه آن حضرت با پايگاههاي مردمي و افراد جامعه تماس نداشته باشد.  با اين حال آن مقدار از فضايل اخلاقي از ايشان بروز نموده كه دانشمندان و حتي دشمنان اهل بيت عليهم السلام را به تحسين آن وجود الهي واداشته است. ابوعبدالله جنيدي از دانشمندان مسلمان مي گويد: سوگند به خدا، او بهترين مردم روي زمين و برترين آفريده هاي الهي است. متوكل در نامه اي كه براي امام عليه السلام مي نويسد خاطر نشان مي كند: ميرالمومنين عارف به مقام شماست و حق خويشاوندي را نسبت به شما رعايت مي كند و طبق آنچه مصلحت شما و خانواده تان مي باشد عمل مي كند. (4)

شاگردان امام


بنا براظهار شيخ طوسي، تعداد شاگردان امام هادي عليه السلام بالغ بر 185 نفر بوده است كه در ميان آنان چهره هاي برجسته علمي و فقهي فراواني كه داراي تاليفات گوناگوني بودند نيز ديده مي شود. در اينجا از برخي شاگردان آن حضرت به طور اختصار ياد مي شود:

1- ايوب بن نوح: مردي امين و مورد وثوق بود و درعبادت و تقوا رتبه والايي داشت، چندان كه او را در زمره بندگان صالح خدا شمرده اند. او  وكيل امام هادي و امام عسكري عليهما السلام بود. ايوب به هنگام وفات تنها يكصد و پنجاه دينار از خود به جاي گذاشت، در حالي كه مردم گمان مي كردند او پول زيادي دارد.

2- حسن بن راشد: وي از اصحاب امام جواد و امام هادي عليهما السلام شمرده مي شود و نزد آن دو بزرگوار از منزلت و مقام والايي برخوردار بوده است.

3- حسن بن علي ناصر : شيخ طوسي او را از اصحاب امام هادي عليه السلام شمرده است . وي پدر جد سيد مرتضي از سوي مادر است . سيد مرتضي در وصف او مي گويد : مقام و برتري او در دانش و پارسايي ، و فقه روشنتر از خورشيد درخشان است . او بود كه اسلام را در "ديلم" نشر داد، بگونه اي كه مردم آن سامان به وسيله او از گمراهي به هدايت راه يافته و با دعاي او به حق بازگشتند . صفات پسنديده و اخلاق نيكوي او بيش از آن است كه شمرده نشود و روشنتر از آن است كه پنهان بماند .

4- عبد العظيم حسني:  وي كه نسب شريفش با چهار واسطه به امام حسن مجتبي عليه السلام مي رسد، از ياران امام هادي و امام عسكري عليهما السلام است. عبدالعظيم ، مردي پارسا ، وارسته ، دانشمند ، فقيه و مورد اعتماد و وثوق امام دهم بود . ابو حماد رازي مي گويد : در سامراء بر امام هادي عليه السلام وارد شدم و درباره مسائلي از حلال و حرام از آن حضرت پرسيدم  ، ايشان فرمود : اي حماد ! هر گاه در ناحيه اي كه زندگي مي كني ، مشكلي در امر دين ، برايت پيش آمد از عبد العظيم حسني بپرس و سلام مرا به او برسان .

5- عثمان بن سعيد : وي در سن جواني و در حالي كه يازده سال از عمرش مي گذشت ، افتخار شاگردي امام را پيدا نمود. امام هادي عليه السلام در مورد او به احمد بن اسحاق قمي فرمود : عثمان بن سعيد ، ثقه و امين من است ، هر چه به شما بگويد از سوي من گفته و هر چه به شما القا كند از ناحيه من القا كرده است. (5)

امام هادي و شيعيان ايشان در ايران


اكثر شيعيان در قرن نخست از شهر كوفه بودند. از دوران امام باقر و امام صادق عليهما السلام به اين طرف ، لقب"قمي" در آخر اسماء تعدادي از اصحاب ائمه به چشم مي خورد. اينها اشعري هاي عرب تباري بودند كه در قم مي زيستند. در زمان امام هادي عليه السلام، قم مهمترين مركز تجمع شيعيان ايران بود و روابط محكمي ميان شيعيان اين شهر و ائمه طاهرين وجود داشت. در كنار قم، دو شهر آبه (يا آوه) و كاشان نيز تحت تأثير تعلميات شيعي قرار داشته و مردم اين شهرها از بينش شيعي مردم قم پيروي مي كردند.

مردم قم و آوه ، همچنين براي زيارت مرقد مطهر امام رضا عليه السلام به مشهد مسافرت مي كردند كه امام هادي نيز آنها را در قبال اين عمل "مغفور لهم" وصف كرده اند. (6)

پي نوشتها :

1- دلايل الامامة، ص 216.

2- تاريخ اجمالي پيشوايان عليهم السلام.

3- اثبات الوصية، مسعودي، صص 196-197

4 الارشاد، شيخ مفيد، ص 333

5- الغيبة، شيخ طوسي، ص 215

6- عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 260


منبع :تبيان

 


دسته ها : امام النقي (ع)
1391/3/5 19
X